اشاره: آن چه از اخبار و آثار ظاهر می شود، فاضل ترین زنان عالم از اولین و آخرین چهار تن بود:
مریم بنت عمران: که به واسطه ی عفت و طهارت خود به مقام صفوت و طهارت رسید. چنان چه معلوم شد.
آسیه بنت مزاحم: آن هم به واسطه ی حفظ شئونات دینیه و تبری از فرعون، چنان چه از قبل او حق خبر داده
(نجنی من فرعون و عمله) (1)
به مقامی ارج مند نایل شده [است].
خدیجه ی بنت خویلد: که به واسطه ی حفظ شئونات و حیثیات محمدی صلی الله علیه و اله و سلم بذل اموال خود در راه دین مبین، مورد الطاف الهیه و مراحم ربانیه گردید.
حضرت صدیقه ی کبری علیهاالسلام: که به واسطه ی فضایل و مناقب خود، گوی سبقت را از اولین و آخرین برده [است].
و ما چون ملاحظه ی مقامات و شرافات و کمالات عقیله ی خدر رسالت نموده و فضایل او را با مریم و آسیه و خدیجه مقایسه نماییم، آن محترمه را از آن ها اشرف و افضل می بینیم.
چرا که کمالات آن ها را علی وجه الاتم و الاکمل دارا بوده و موازینی که کاشف از نهایت جلال و دلیل بر افضلیت آن محترمه بوده، شرح دادیم. محتاج به تکرار نیست. با این که شرافت نسبی آن مکرمه با آن سه تن، مانند ثری با ثریا است. اما عفت و عصمت او از حیطه ی تصور خارج است؛ و اما مقام ایمانی او با این که ثمره ی شجره ی ایمان بوده، باعث ابقای دین و ایمان بوده؛ و اما بذل اموال در راه خدا آن چه داشت داد. «حتی قیل دخلت زینب علی ابن زیاد و هی تستر وجهها بکمها لأن قناعها قد اخذ منها«.
اشارة اخری: جناب عالم جلیل و ثقه ی نبیل، المحدث الفقیه، صاحب کبریت احمر در بعض نوشتجات خود مرقوم داشته که: در عالم رؤیا دیدم واعظی بر منبر طرح اسیری اهل بیت را نموده و می گفت: نمی دانم که مکشفات الوجوه یا مستورات بودند؟ دیدم صدیقه ی صغری و تمام اسرا در مجلس پای منبر حاضرند. من گفتم به آن واعظ، از خود ایشان که حاضرند سؤال می کنم و سؤال کردم. آن مخدره یا ام کلثوم [بود یا] احداهما و لیس فی خاطری بالتعیین، فرمودند: «مستوره بودیم ولی لباس درستی نداشتیم» انتهی.
با این که زحمات آن مظلومه برای نگه داری ذراری پیغمبر اگر زیادتر از حضرت خدیجه نبوده، کم تر نبوده [است].
اشارة اخری: بعضی از کوته نظران به واسطه ی ذکر مریم در قرآن و عدم تذکر مناقب حضرت صدیقه در قرآن، تفضیل داده اند حضرت مریم را بر حضرت زهرا علیهاالسلام غافل از این که ذکر مناقب زن ها در ملأ، منافی با غیرت و قوانین اسلامیه الا للضرورة [دارد]، و چون یهود عنود، حضرت مریم را متهم نموده، خلاق عالم برای اعلام و اخبار به طهارت و عصمت او تکثیر در فضایل و ذکر طهارت او نموده [است]. ولی حضرت صدیقه- روحی و ارواح العالمین لها الفداء- از این اتهام مبرا بوده و لذا به تصریح در قرآن از آن مکرمه اسمی برده نشده و به اشاره و کنایه از فضایل آن مکرمه ذکر شده [است].
چنان چه آیه ی شریفه ی:
(مرج البحرین یلتقیان) (2)
و آیه ی شریفه ی:
(فاولئک مع الذین انعم الله علهیم من النبیین و الصدیقین و الشهدآء) (3)
شاهد بر فضیلت آن محترمه را تصریحا برای این بوده چون مسبوق بود از خیالات منافقین که به مجرد رحلت پیغمبر چه اذیت ها بر دخترش وارد آورند برای اتمام حجت «لیحیی من حی عن بینه» متعذر نشوند.
ما به مقامات آن مخدره بصیر نبوده. پس، از بیان معلوم شد سر عدم ورود اخبار کثیره بر فضایل و مناقب حضرت زینب علیها السلام.
1) سوره تحریم (66(، آیه 11.
2) الرحمن (55(، آیه 19.
3) نساء (4(، آیه 69.