جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بازگشت اهلبیت به کربلا و تازه شدن داغ حضرت زینب

زمان مطالعه: 2 دقیقه

هنگامی که زنان و اهل بیت امام حسین علیه السلام را از شام به عراق می بردند، به راهنمای قافله گفتند: ما را از مسیر کربلا عبور بده. آنها آمدند تا آنکه به قتلگاه کربلا رسیدند در آنجا دیدند که جابربن عبدالله انصاری همراه عده ای از بنی هاشم و مردانی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم برای زیارت مرقد مطهر امام حسین علیه السلام آمده اند، آنها در یک زمان همگی در کربلا جمع شدند و شروع به گریه و حزن و ماتم و سینه زنی نمودند و به گونه ای عزاداری کردند که جگرها کباب شد. زنانی که در آن اطراف بودند، گرد آمدند و به همین صورت چند روزی را گذراندند. (1)

در کتاب الدمعة الساکبة آمده که: حضرت زینب علیهاالسلام از شدت مصیبت، گریبان خود را پاره کرده، و با صدای جانکاه که دلها را جریحه دار می کرد می فرمود: «وا اخاه، وا حسیناه وا حبیب رسول الله، وا ابن مکة و منی وا ابن فاطمة الزهراء، وا ابن علی المرتضی«.

ای وای برادرم حسین جان، ای وای ای محبوب دل پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم ای فرزند مکه و منی، آه و وای ای پسر فاطمه ی زهرا علیهاالسلام و پسر علی مرتضی علیه السلام.

گفت و گفت تا کنار قبر بیهوش به زمین افتاد. زنها اجتماع کردند، آب به صورت زینب علیهاالسلام پاشیدند تا به هوش آمد. (2)

یا حسین

ای طبیب جان زینب یا حسین

آمدم منزل به منزل یا حسین

تو به نیزه من به محمل یا حسین

یاد تو در قلب زینب یا حسین

امید دل

پس از تو هیچ می دانی چه آمد بر سر زینب

که باقی ماند ای جانا، فقط خاکستر زینب

پس از تو چشم بی خوابم بگریه خوب عادت کرد

نیامد لحظه ای بر هم، دو چشمان تر زینب

به خود هر روز می گفتم چه می شد ای امید دل

به روی نیزه ها می رفت به جای تو سر زینب

سینه زنی

ای همسفر زینب (2) زینب ز سفر آمد (2)

با خون جگر رفت و، با اشک بصر آمد (2)

ای همسفر زینب (2) زینب ز سفر آمد (2)

صحرای بلا از تو، سوغاتی شام از من

زخم سم اسب از تو، سنگ لب بام از من (2)

ای همسفر زینب (2) زینب ز سفر آمد (2)

با رفتن تو رفته، هستی من از دستم (2)

تو در یم خون خفتی، من بار سفر بستم (2)

ای همسفر زینب (2) زینب ز سفر آمد (2)

آن شب که پی طفلت، پیمودم و گردیدم

هم طفل تو را جستم، هم فاطمه را دیدم (2)

ای همسفر زینب (2) زینب ز سفر آمد (2)


1) لهوف سید بن طاووس، ص 265؛ در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 596.

2) سوگنامه ی آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم، ص 499، محمدی اشتهاردی، محمد.