حسن و حسین علیهماالسلام در حالی که فریاد می زدند: «یا محمداه، یا احمداه، الیوم جدد لنا موتک اذ ماتت امنا» آه، ای محمد، ای احمد، امروز مصیبت فقدان تو برای ما تجدید شد، چرا که مادرمان از دنیا رفت.
سپس حسن و حسین علیهماالسلام وارد مسجد شدند، علی علیه السلام در مسجد بود، آنها شهادت فاطمه علیهاالسلام را به او خبر دادند، علی علیه السلام از این خبر چنان دگرگون شد که بی حال افتاد، آب به صورتش پاشیدند، وقتی که حالش خوب شد با ندایی جانسوز فرمود: ای دختر محمد صلی الله علیه و اله و سلم به چه کسی خود را تسلیت بدهم، تا زنده بودی مصیبتم را به تو تسلیت می دادم، اکنون بعد از تو چگونه آرام گیرم؟ (1)
حضرت زینب علیهاالسلام کودک است، اما گریه های جانسوز پدر را کنار بستر مادر شهیدش می بیند و می سوزد و مانند شمع آب می شود، اما باید پایداری کند تا در کربلا بتواند کاروان سالار اسرا باشد.
1) رنجها و فریادهای فاطمه علیهاالسلام، ص 249.