ایثار در لغت به معنی «برگزیدن، عطاکردن، غرض دیگران بر غرض خویش مقدم داشتن و منفعت غیر را بر مصلحت خود مقدم داشتن» است. (1)
ایثار، یک واژه عام است و در همه مکتب ها و فرهنگ ها وجود دارد، ولی در اسلام مفهوم آن از یک برتری خاصی برخوردارست و هر تلاش، فداکاری، بخشش و جایگزینی را ایثار نمی گویند، بلکه ایثار در اسلام، دارای پیش زمینه ای چون اخلاص و در راه خدا بودن دارد. ایثار بیانگر رشد و معرفت انسانی است و این موقعی است که انسان به یک تکامل روحی دسترسی پیدا کند. ایثارگری از آنجایی که حامل پیام هایی همچون: خداخواهی، دین باوری، خدایابی، انسان دوستی و دگرخواهی، از خودگذشتگی، عزت و عظمت و… است، در بین ما مقدس شده است.
خداوند در قرآن می فرماید:
«وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَة وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ (2)
و آنها را بر خود مقدّم مىدارند، هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند، کسانى که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شدهاند رستگارانند.»
خداوند یکی از صفات حسنه انسان های رستگار را، مقدم داشتن دیگران بر خود می داند. امام علی علیهالسلام نیز در این زمینه فرمود:
«الْإِیثَارُ أَحْسَنُ الْإِحْسَانِ وَ أَعْلَى مَرَاتِبِ الْإِیمَان؛ (3)
ایثار، بالاترین درجه ایمان و برترین احسان است.»
در این زمینه امیرالمومنین علی علیهالسلام که خود مصداق بارز ایثار و گذشت است، جود و بخشش و برگزیدن دیگران بر خود را، از بهترین و بلندترین پایههاى ایمان می داند.
گرچه ایثار و فداکاری در مقام گفتار، میدان وسیعی دارد ولی در عمل بسیار مشکل است و در علم اخلاق از عالی ترین صفات انسانی محسوب میشود و پیروان اسلام می کوشند به چنین مقام بزرگی دست یابند.
تاریخ افراد بزرگی را یاد کرده که در مقام فداکاری زبانزد خاص و عام بودهاند و ما باید حضرت زینب سلاماللهعلیها را یکی از نمونههای بارز آن بدانیم.
زینب سلاماللهعلیها در این صفت نیز مانند دیگر صفات برجسته، گوی سبقت را از بسیاری ربوده بود. او برای حفظ جان دیگران، جان خود را به خطر انداخت و در تمام صحنهها، دیگران را بر خود مقدم داشت.
زینب کبری سلاماللهعلیها وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه خدا و پیکار و مبارزه با بی دینان را بر دوش دارد، در این راه از مال و منال و شوهر و زندگی و فرزند گذشت، حتی از دادن جان نیز دریغ نکرد، او با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی دست کشید. او حتی سالها قبل، هنگام ازدواج با عبدالله ابن جعفر، با توجه به علاقه وافری که به برادرش حسین علیهالسلام داشت، شرط کرد که هرگاه برادرش خواست سفری برود، زینب نیز همراه برادر سفر کند.
او در ماجرای کربلا حتی از سهمیه آب خویش استفاده نکرد و آن را نیز به کودکان داد. در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند کشید و آن را شرمنده ساخت. امام زین العابدین علیهالسلام فرمود:
«لِأَنَّهَا کَانَتْ تُقْسَمُ مَا یُصِیبُهَا مِنْ الطَّعَامِ عَلَى الْأَطْفَالِ لِأَنَّ الْقَوْمَ کَانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِیفًا وَاحِدًا مِنَ الْخُبْزِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ؛ (4)
عمه ام زینب در مدت اسارت، غذایی را که به عنوان سهمیه و جیره می دادند، بین بچه ها تقسیم میکرد؛ چون آن ها در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان می دادند.»
او سختی ها و تازیانه ها را به جان خود خرید و نگذاشت بر بازوان کودکان اصابت کند.
برای حفظ جان کودکانت، در بر دشمن
به پیش تازیانه بازوی خود را سپر کردم
حمید بن مسلم، یکی از راویان اخبار عاشورا می گوید:
«رَأَیْتُ امْرَأَةً أَلْقَتْ نَفْسَهَا عَلَى النَّارِ فَجَاءَتِ بِجَسَدِ کَأَنَّهُ مَیِّتٌ وَ رِجْلَاهُ تُجَرَّانِ عَلَى الْأَرْضِ فَسَأَلْتُ عَنْهُمَا فَقِیلَ هَذِهِ زَیْنَبُ أُخْتُ الْحُسَیْنِ وَ هَذَا الْمَرِیضُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ؛ (5)
دیدم که زنی خود را به آتش زد و بدنی را بیرون کشد که مثل مرده بود و پاهایش بر زمین کشیده میشد.»
پرسیدم: «این زن کیست؟»
گفتند: «زینب سلاماللهعلیها خواهر حسین علیهالسلام است.»
گفتم: «بیمار کیست؟»
گفتند: «علی بن الحسین علیهالسلام است.»
زینب سلاماللهعلیهادر همه جا، یار مهربان و دلسوز حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام بود.
در عصر عاشورا با شهادت برادر رسالتی عظیم و مسئولیتی سنگین بر دوش این بانوى شجاع نهاده شد، او نیز با کمال شهامت و بزرگوارى و گذشت و فداکارى همچون کوهى پولادین و سدى آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضد دین و انسانیت قیام کرد، و حتى در موارد چندى جان فرزند برومند امام و حجت الله، حضرت سجاد علیهالسلام را از مرگ نجات داد و در سخت ترین شرایط و پرخفقان ترین محیط ها در برابر جنایتکاران و ستمگران بى دین بدون هیچ واهمه و بى مهابا از دین و آیین خود دفاع کرد.
1) لغتنامه دهخدا.
2) سوره حشر، آیه 9.
3) تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدی، ص 396.
4) عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 954.
5) موسوعة الامام الحسین علیهالسلام، ج10، ص 714.