به خاطر مقام و موقعیتی که زینب سلاماللهعلیها در جامعه زنان داشت و هم به خاطر حرمتی که او در بین جامعه بشری داشت، انگیزه هایی ایجاد شد که عدهای خود را «زینب» بخوانند.
مرحوم آیة الله محسن امین گوید:
«زینب از زنان فاضله بود و فضایل او بیش از حد ذکر و بیان است. او دارای مقامی بالا، قوت استدلال، ثبات عقل، ثبات روح، فصاحت لسان، و رسائی کلام بود.» (1)
و ما میدانیم چنین وضع و شرایطی خود موقعیتبرانگیز و جلبکننده نظرات است. و طبعاً عدهای خواستار آن میشوند که چنین شأن و موقعیتی را برای خود برگزینند و خود را بدان منتسب کنند.
ابن شهرآشوب مینویسد:
«مقام و موقعیت او به گونهای بود که دیگران برای کسب آن مقام، به دروغ خود را زینب سلاماللهعلیها میخواندند. زنی در عصر متوکل عباسی مدعی شد، من زینب دختر علی علیهالسلام هستم. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درباره من دعا کرد که جوانی من هر 50 سال یکبار برگردد!
متوکل در این باره از امام هادی علیهالسلام سوال کرد، امام نیز فرمود؛ اگر راستگو باشد درندگان او را نمیبلعند. خواستند او را به نزد درندگان بیندازند که زن به عجز و لابه افتاد و به دروغ خویش اعتراف کرد.» (2)
1) اعیان الشیعه، سیدمحسن الامین عاملی، ج 7، ص137.
2) زندگانی حضرت زینب سلاماللهعلیها رسالتی از خون و پیام، علی قائمی، ص 161-162.