از جمله کمالات نفسانیه و عبادات مهمه، تحفظ و نگه داری پیغمبر و امام است. عقل، حاکم به وجوب تحفظ آن ها است؛ زیرا که نظام عالم بسته به وجود آن ها است. چرا که آن ها قلب عالم و قطب بنی آدم [هستند و به واسطه ی]، وجود آن ها فیض به عالم می رسد با این که حفظ آن ها حفظ دین است و آن ملازم با حفظ حقوق بشر است و لذا حافظ آن ها از چند جهت، مستحق مثوبت [می باشد]:
اول: از جهت حفظ اساس عالم طبیعت
دوم: از جهت نگه داری دین.
سوم: از جهت تحفظ یکی از اولیای خاص خدا و اجر هر یک را جز خدا کس نداند. و لذا فرمودند: اگر اجر لیلة المبیت امیرالمؤمنین علیه السلام (1) را به تمام اهل عالم قسمت نمایند، همه مستحق بهشت. خواهند شد، برای آن که در آن شب، پیغمبر را نگه داری نموده. و علیا حضرت، زینب علیهاالسلام دو امام را حتی المقدور نگه داری نموده؛
اول: حضرت سیدالشهدا را؛ زمانی که فریاد اسلام تودیع علی اکبر به خیمه گاه رسید «یا ابتاه علیک منی السلام» (2) حضرت زینب چون علاقه ی برادر را نسبت به فرزند
مسبوق بود، ترسید هرگاه دیده ی برادر به جسد پاره پاره ی فرزند افتد، با آن حالی که به طرف قتله گاه حرکت نموده، امام علیه السلام سکته نماید و لذا در مقام تدبیر برای حفظ برادر برآمد علاج را منحصر به این [دید] که خود را زودتر به قتله گاه [رساند] تا چون برادر رسد، تدبیری نماید و لذا به همین خیال موفق شد چنان به سرعت خود را رسانید (3) با این که حضرت برادر سواره و آن مظلومه پیاده [بود] مع ذلک آن مکرمه زودتر رسید.
چون حضرت سیدالشهدا وارد قتله گاه [شد] اول نظرش به خواهر افتاده! از فرط غیرت ناموس داری، از آن حالت شدت علاقه غفلت ورزیده و خواهر را به خیمه برگردانید و خود مراجعت نموده. در حقیقت، این تدبیر مانع از سکته نمودن برادر شد (4)
اشاره: این علقه ی حسینی به فرزند، نه علقه ی ابوت و بنوت بوده فقط، بلکه به واسطه ی نهایت کمال علی اکبر بوده که هر کس عارف به شئونات و مقامات او [بوده] قهرا او را دوست داشته. چنان چه معاویه می گفت: اولی به خلافت، علی بن الحسین است. و آن حضرت را مداحی می نمود (5) پس محبت حضرت سیدالشهدا به فرزند از حیثیاتی بوده:
اول: همان علقه ی محبت به اولاد.
دوم: به واسطه ی کمالات علی اکبر که به واسطه ی آن ها، لیاقت امامت را داشته. از آن جمله، تسلیتی که به پدر داد در بین راه، زمانی که حضرت سیدالشهدا علیه السلام آن خواب هول ناک را دید. با کمال دهشت از خواب بیدار شده و بی اختیار گریه می نمود (6) علی اکبر سبب را سؤال نمود. چون خواب را بیان نمود، علی اکبر پدر را تسلیت داد. عرض کرد:
»أولسنا علی الحق؟«
حضرت فرمود:
»بلی! ما بر حق و حق با ما است«.
علی اکبر عرض کرد:
»اذا لا نبالی بالموت«.
اگر شخص از روی بصیرت در این کلام غور نماید. می فهمد این وجود مقدس را چه مقام توحیدی بوده! و لذا حضرت سیدالشهدا، در حق او دعا فرمود.
اشارة اخری: چه بسیار شبیه است این سؤال و جواب [به آنچه] که واقع شد مابین حضرت امیرالمؤمنین با حضرت پیغمبر- صلوات الله علیهما- زمانی که پیغمبر، بالای منبر فضایل ماه رمضان را می فرمود. بعد خبر شهادت امیرالمؤمنین را داد. علی علیه السلام عرض کرد:
»أفی سلامة من دینی؟«
حضرت فرمود: بلی! عرض کرد: باکی ندارم (7) در این سؤال و جواب، غرض اظهار مقام توحیدی امیرالمؤمنین بوده [است].
سوم: به واسطه ی علاقه ی تسمیه و هم نامی با پدر بزرگوار، و این یکی از موجبات محبت است. چنان چه نزد عرفا مرسوم است، چون پدر کسی از دنیا برود و او را دوست داشته [باشند]، چون حق پسری به او کرم نماید، اسم پدر را به فرزند دهند، و به این مطلب سابقا نیز اشاره نمودیم.
چهارم: به واسطه ی این که نایب از جدش بوده؛ چنان چه گذشت. و شبیه به جدش خلقا و سیرتا بوده. پس محبت جدش باعث شده که او را این قدر دوست داشته و در شهادتش این اندازه متأثر گردیده.
دوم: حضرت سجاد علیه السلام را نگه داری نمود، در موارد متعدده:
اول: زمانی که لشکر ریختند به خیمه. شمر اراده ی قتل امام علیه السلام را نمود. آن مظلومه چنان تضرع و بی تابی [کرد] تا او را نجات داد.
دوم: وقت آتش زدن به خیمه ها؛ اگر آن مظلومه نبود، امام علیه السلام سوخته بود.
سوم: هنگام عبور اسرا به طرف قتله گاه، در حالی که حضرت زینب علیهاالسلام مشغول وداع برادر [بود] و با آن حالت که عاجز [است زبان] از بیان آن، از سنگ ناله خیزد روز وداع یاران، ملتفت [امام سجاد علیه السلام] شد. دید بالای شتر مقید به غل جامعه، حالت احتضار به فرزند برادر عارض شده. برای نگه داری او «حالت بینه و بین جسد اخیها الحسین» و عرض کرد:
»مالی اراک تجود بنفسک یا بقیة الماضین!» (8)
و او را تسلی داده. و حدیث ام ایمن (9) را نقل نموده، به این تدابیر آن حضرت را نگه داری نمود.
چهارم: در مجلس میشوم ابن زیاد، پس از محاجه بین علی بن الحسین علیهماالسلام و ابن زیاد، آن ملعون امر به شهادت آن مظلوم داد. آن مکرمه دست به گردن علیل (امام چهارم علیه السلام) انداخت و گفت:
»نخواهم گذاشت او را بکشید تا من زنده هستم«.
راضی بود خود را فدای حضرت سجاد نماید.
اشاره: در این نگه داری، پیروی نمود به مادر خود، حضرت زهرا علیهاالسلام وقتی که منافقین امت ریختند و امیرالمؤمنین را به مسجد بردند در آن روز حضرت صدیقه علیهاالسلام
علی را نگه داری نموده [است] (10)
اشارة اخری: ثمره ی نگه داری امام، نگه داری جمیع موجودات امکانیه بوده. توضیح این مقال: امام قلب عالم امکان و مثل او مثل روح است در بدن. وجود موجودات طفیل وجود او. و «به رزق الوری» و «به ینزل الغیث» و «به تمسک السماء ان تقع علی الأرض«. چنان چه هرگاه روح منقطع از بدن [شود] مملکت بدن متلاشی [می گردد]. کذلک هرگاه امام نباشد، رشته ی وجود عالم منفصم [می گردد] چنان چه حکمت آوردن حضرت سجاد علیه السلام را به کربلا، با وجود شدت مرض و ضعف همین بوده که بعد از شهادت آن حضرت، به واسطه ی آن هم ظلم و جور بنی امیه مبادا زمین کربلا اهلش را فرو برد. چون وجود حضرت سجاد علیه السلام مانع از نزول عذاب و خسف [بود] لذا دریای رحمت حسینی از نزول عذاب در این عالم بر اعدا راضی نبوده، حضرت سجاد علیه السلام را همراه خود آورده تا آن ها را نگه داری نماید.
»یا رحمة الله الواسعة! یا اباعبدالله!«
دوستان را کجا کنی محروم؟
تو که با دشمنان نظر داری (11)
در آن وقت که سیل بنیان شکن مرگ، به این غریق بحر مودت حضرتت و خواهرت رو آورد، امیدم به تو است. ای امید ناامیدان!
بالجمله، چون حضرت زینب علیهاالسلام باعث نگه داری امام شد، در حقیقت مالک الرقاب همه ی موجودات عوالم امکانیه [گردید] و اجر چنین عملی را نداند جز خلاق عالم- فروحی و ارواح العالمین لها الفداء-.
1) جریان فداکاری امام المتقین علی علیه السلام در لیلة المبیت را بسیاری از دانشمندان در کتابهای خود نقل کرده اند. از جمله ر. ک: احقاق الحق ج 3 ص 24- 26 و ج 6 ص 481- 471، مسند احمد بن حنبل، ج 1 ص 331 چاپ اول، چاپ مصر؛ تفسیر طبری، ج 9، ص 140 چاپ المیمینیة مصر، العمدة 124؛ تفسیر اللوامع ج 2 ص 276، حبیب السیر، ج 2 ص 12 چاپ تهران؛ معارج النبوة فی مدارج الفتوة، ج 1، ص 4، چاپ لکهنو.
2) بحارالأنوار، ج 45، ص 44؛ و مقتل مقرم، ص 44، و علی الاکبر، ص 84.
3) مقتل ابی مخنف (ترجمه(، ص 129.
4) تاریخ طبری، ج 3، ص 256؛ موسوعة آل النبی صلی الله علیه و اله و سلم، ص 704.
5) مقاتل الطالبیین، ص 31 چاپ ایران.
6) مقتل الحسین، ص 227؛ ارشاد مفید، ص 226؛ طبری، ج 6، ص 231؛ مثیرالاحزان، 33؛ المختار من قتل بحارالأنوار، ص 75 و 76؛ الفتوح، ص 873.
7) عیون اخبار الرضا؛ الکبریت الاحمر، ج 3 ص 17؛ به نقل از الطراز المذهب.
8) کامل الزیارات، ص 261؛ مقتل مقرم، ص 200.
9) ام ایمن مساوی با برکه. خدمت گزار آمنه و پرستار رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم که رسول الله او را عضو خانواده و مادر خود می خواند و به او فوق العاده محبت می کرد؛ الاصابة، ج 4، ص 432، این زن با فضیلت، راوی حدیث بوده و در جنگهای «احد«، «حنین» و «خیبر» شرکت داشته است؛ اعلام النساء المؤمنات، 252، سفینة البحار.حدیث ام ایمن در بحارالأنوار، ج 45، ص 183 و 180؛ به نقل از کامل الزیارات، ص 266؛ نفس المهموم، ص 393؛ مقتل مقرم، ص 369.
10) کتاب سلیم بن قیس، ص 74؛ تلخیص شافعی، ج 3، ص 76 و مأساة الزهراء علیهاالسلام.
11) شعر از سعدی.