جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اهانت ابن زیاد به امام حسین و پدر بزرگوارش نزد حضرت زینب

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

ابن زیاد بالای منبر رفته، پس از حمد و ثنای الهی، در ضمن سخنرانی خویش گفت: حمد و سپاس مخصوص خدایی است که حق را ظاهر ساخت و اهل حق را پیروز نمود، همو که یاور امیرمؤمنان (یزید ملعون) و پیروانش بود و دروغگو پسر دروغگو! را کشت. تا ابن زیاد این سخن را گفت، قبل از آنکه

بتواند کلام دیگری بر زبان جاری کند، عبدالله بن عفیف ازدی که از برگزیدگان شیعه و از زهاد زمان بود، و دو چشم او یکی را در جنگ صفین و دیگری را در روز جنگ جمل از دست داده بود، از جای برخاست، او کسی بود که پیوسته در مسجد اعظم کوفه به سر می برد و تمامی روز را تا شب به نماز مشغول بود، او خطاب به ابن زیاد گفت: «ابن زیاد، دروغگو و پسر دروغگو تو هستی و پدر تو و کسی که تو را بر ما گماشته و پدر نابکار اوست. ای دشمن خدا، آیا فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم را می کشی و بر بالای منبر مسلمانان اینگونه سخن می گویی؟ ابن زیاد غضبناک شد و سرانجام پس از ماجرایی که شرح آن در مقاتل هست اسیر شد و ابن زیاد دستور داد گردن عبدالله را زدند و جسد آن بزرگ مرد را در سبخة به دار آویختند. (1)


1) لهوف سید بن طاووس، ص 223.