واژه الگو معادل و مترادف واژه اسوه در زبان عربی است. هر دو واژه الگو و اسوه را میتوان هم به نمونههای انسانی اطلاق نمود و هم به شیوه و طرز عمل. در قرآن کریم واژه اسوه سه بار به کار رفته که یک مورد آن درباره پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و دو مورد درباره حضرت ابراهیم و پیروانش است، آنجا که میفرماید:
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة؛ (1)
مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود.»
خداوند متعال امکانات لازم را در دنیا به گونهای در اختیار بشر قرارداده که انسان قادر باشد، جهان درون و برون خویش را به شایستگی بشناسد و شرایط مساعد و مناسب برای زندگی و بقای خود را شناسایی و فراهم کند و چنانچه در این کار تعلل ورزد و استعدادهای خود را کشف نکند، مسلماً نمیتواند در جهت باروری آن برنامهریزی کند، در نتیجه، زندگی پرمشقت و رنجآوری خواهد داشت. مهمترین و کاربردیترین نوع شناخت و یادگیری در همه دوران زندگی، «سرمشق گیری و الگوپذیری» است.
قرآن کریم برای تزکیه و تربیت نفسانی بشر الگوهای ارزشمندی را که در صفات برجسته انسانی ممتاز بودند، معرفی میکند. به تعبیر دیگر، اگر قرآن به توحید، عدالت، صداقت، صبر، تحمل، اخلاص و دیگر صفات نیک و عقاید حسنه دعوت مینماید؛ قبل از آن، افرادی را که در این صفات و خصائص برتر و بهتر از همه بودند، را به جامعه انسانی معرفی میکند.
انسان با انتخاب الگو یا سرمشق، به تقلید رفتار او میپردازد. علاوه بر الگوهای زنده، که محیط تربیتی مساعد را ایجاد میکنند، اسوههای اخلاقی و انسانی گذشته، نیز موجب حیات مجدد انسان شده و نقش عظیمی در سازندگی وی ایفا میکنند. الگوها، عامل تحرک انسانها و پویایی حیات ایشان میشوند و جامعه را از ایستایی و یا عقبگرد باز میدارند. یکی از نکاتی که در آموزههای دینی بر آن تأکید بسیاری شده است، دقت در انتخاب الگوست. به همین دلیل قرآن و روایات اسلامی، به تفصیل، الگوهای شایسته و ناشایسته را معرفی کردهاند. شیوه قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام در ارائه الگوهای عملی، بر دو طریق استوار است:
الف: ارائه مستقیم الگو در برخی آیات و روایات مانند سوره احزاب که رسول الله صلیاللهعلیهوآله را الگویی شایسته برای مردم معرفی کرده است.
ب: معرفی غیرمستقیم الگو و اسوهها
در حقیقت این آیات و احادیث از طریق معرفی صفات پسندیده، دارندگان این ویژگیها را شایسته الگو قرار گرفتن و لایق سرمشق واقع شدن معرفی میکند. در فرهنگ اسلامی و مشخصاً قرآن کریم الگوها اعم از مثبت یا منفی به مرد یا زن منحصر نمیگردد. ملاک و میزان انسان است نه جنسیت. لذا همانگونه که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اسوه ی حسنه برای تمام مردان و زنان جهاناند، حضرت زهرای مرضیه سلاماللهعلیها نیز اسوه ی حسنه برای تمامی مردان و زنان جهان به حساب میآیند.
در تاریخ اسلام بعد از فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، زینب سلاماللهعلیها قهرمان زنان تاریخ اسلام و تشیع و شخصیت دوم واقعه کربلا است، چهره ای ممتاز و قهرمان که در راه انجام وظیفه، با ایمانی عمیق و عقیدهای استوار نقش بهسزایی در مسیر دین داشت. حضرت زینب سلاماللهعلیها شخصیتی است که عمدتاً به واسطه حضور بیمانندش در قیام احیاگر و تاریخساز کربلا شناخته میشود. تربیت حضرت زینب سلاماللهعلیها برای حضور در جامعه و نقشی که ایشان در جامعه زمان خود ایفا کردند، متأثر از رویه حضرت زهرا سلاماللهعلیها بود، حمایت حضرت زهرا سلاماللهعلیها از امام علی علیهالسلام در ماجرای تاریخی سقیفه، یکی از موضوعاتی بود که بر تربیت ایشان تأثیر به سزایی داشت و همین امر باعث شد تا آن حضرت در واقعه عاشورا با ارائه خطبه به دفاع از امام زمان خود بپردازد.
حضرت زینب سلاماللهعلیها در زمان خود با عنوان «عقیله بنیهاشم» یا «عقیله العرب» شناخته میشد و این امر نشان دهنده حضور فرهنگی و اجتماعی ایشان در اجتماع است. ابعاد اجتماعیِ وجود مبارک آن بانوی بزرگوار یکی از شاخصههای اصلی در ارائه ی الگوی حضور اجتماعی زنان در عصر حاضر به شمار میرود. در واقع چند اصل کلی بر شخصیت زینب کبری سلاماللهعلیها حکمفرماست که حضور اجتماعی ایشان را نیز در برداشته و به عبارتی، مبانیِ الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان به شمار میرود.
اولین و مهمترین این اصول، خدامحوری حضرت زینب سلاماللهعلیها در نظر و عمل است. تسلط فکری او بر حدود شرعی و التزام عملی به آن، حتی در شرایط طاقت فرسای جنگ و اسارت، ویژگی برجسته ایشان در تمامیِ مراحل قیام و قبل و بعد از آن است.
زینب سلاماللهعلیها که در محضر اهل بیت علیهمالسلام تربیت و نمو یافته بود، اشراف کاملی بر حدود شرعیِ اسلام داشت و علاوه بر آن، به شبزندهداری، اقامه نماز شب و برقراری ارتباطی فراتر از حدود واجب شرعی با خداوند شناخته میشد. تا جایی که امام سجاد علیهالسلام دربارهاش فرمود:
«أَنَّ عَمَّتِی زَیْنَبُ کَانَتْ تُؤَدِّی صَلَوَاتِهَا مِنْ قِیَامِ الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ عِنْدَ سِیَرِ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى الشَّامِ وَ فِی بَعْضِ الْمَنَازِلِ کَانَتْ تُصَلِّی مِنْ جُلُوسٍ؛ (2)
عمهام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، نشسته اداى تکلیف مىکرد.»
بنابراین، از دیدگاه آن بانو، تبعیت از اوامر الهی، اصلی است که در همه حال، حاکم میباشد و تغییر حکم کلی، به حسب تغییر شرایط نیز امری است که به حکم همان دستورات شرعی صورت میپذیرد و عمل به آن، عین عمل به تکلیف الهی است. پس میتوان گفت در ارائه ی الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان، اولین مؤلّفه، آشنایی و شناخت حدود شرعی و التزام عملی به آنها است.
یکی دیگر از ویژگیهای شاخص حضرت زینب سلاماللهعلیها ولایتمداری است که پس از اطاعت از دستورات الهی، فرمان الهی را با تمام وجود پذیرفت.
«أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم؛ (3)
اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را.»
بر این اساس ولایتمداری و پیروی از ولیّ خدا، در دین اسلام؛ مصداق پذیرش ولایت خداوند و از مهمترین ویژگیهای مسلمان واقعی به شمار میرود و زینب کبری سلاماللهعلیها در وقایع متعددی این ویژگی را تا سرحد کمال، به منصه ظهور رساند.
سومین شاخصه مهم حضرت زینب سلاماللهعلیها حقگرایی، ظلمستیزی و تأثیرگذاری اجتماعی، است. ایشان هم در قیام و هم پس از آن، توانست مسیر تاریخ را تغییر دهد. او که پس از عاشورا لحظهای آرام ننشست و در امر پیامرسانی فعالیت داشت، طوری که در کوفه و شام چنان سخنرانی، عزاداری و نوحهسرایی نمود که شرایط، اوضاع و احوال را عوض کرد و یزیدیان را به هراس و وحشت انداخت.
از مشخصههای دیگر زینب کبری سلاماللهعلیها، عفتورزی، حیا و پاکی ایشان حتی در سختترین مراحل زندگی است. ایشان در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت بر عفت خویش پافشاری کرد. تا جایی که نوشتهاند:
«او صورت خود را با دستش مىپوشاند چون روسریاش از او گرفته شده بود.»
و نیز آن بانوى بزرگوار بود که براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مىآورد که:
«أَمِنَ الْعَدْلِ یَا بْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَائِکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ؛ (4)
اى پسر آزاد شده ی [جدمان پیامبر اسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانى و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورتهاى آنان را آشکار ساختى.»
اهتمام بر حیا و عفت، از مهمترین مبانی حضور اجتماعی زن و مرد در جامعه ی اسلامی و در زمره عوامل مؤثر بر سلامت روابط اجتماعی و به دنبال آن، انسجام مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده است.
عزتنفس و مناعت طبع که از مهمترین ابزار و لوازم حضور اجتماعی به شمار میرود، مشخصه دیگری است که به روشنی و کمال، در شخصیت زینب کبری سلاماللهعلیها دیده شد. در حوادث قیام کربلا و پس از آن، زینب سلاماللهعلیها بدون ذرهای اظهار ذلت، ضعف و شکستگی؛ با سیمایی پر صلابت و قاطع و گفتاری فصیح و بلیغ همچون پدرش علی علیهالسلام، کوفیان و یزیدیان را خطاب قرار داد و یک سخنرانی کمنظیر و کوبنده با رعایت فنون خطابه، منظم و منسجم و بدون دغدغه خاطر ایراد کرد. ایشان در کاخ یزید در لباس اسارت اما از موضع عزت و اقتدار، وی را خطاب قرار داده و فرمود:
«حالا که حوادث تلخ روزگار مرا به این جا کشانده است، با تو هم صحبت شدهام، تو را بسیار خوار و حقیر میدانم و سرزنش تو را کاری ارزشمند و تو را به خاطر عملی که انجام دادی، بسیار توبیخ میکنم.» (5)
تأثیر شاخصه خودباوری و عزتنفس بر ارائه الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان کاملاً واضح و مبرهن است. خودباوری از مهمترین ارکان سلامت روان به شمار میرود و قدرت و خودکنترلی را در افراد افزایش میدهد. انسانی که از عزتنفس بالایی برخوردار است، نه تنها تسلیم شرایط سخت و ناگوار نمیشود، بلکه از شرایط موجود بیشترین بهرهبرداری را میکند.
حضور زن مسلمان با خودباوری و مناعت طبع در صحنه اجتماعی، افزون بر آن که تأثیرگذاریِ وی را صدچندان میکند، دست سوداگران و ددمنشان را نیز از سوءاستفاده و بهرهبرداریهای منفعتطلبانه کوتاه مینماید و زن را در جایگاهی رفیع، محترم و با منزلت قرار میدهد. همان جایگاهی که حضرت فاطمه و حضرت زینب سلاماللهعلیها در نقطه اوج آن قرار داشتند.
این موارد از مهمترین ابعاد اجتماعی شخصیت حضرت زینب سلاماللهعلیها بود که جزء مبانی حضور اجتماعی زن مسلمان در تمامی قرون و اعصار به شمار میرود. (6)
1) سوره احزاب، آیه 21.
2) عوالم العلوم و المعارف، ج 11، ص 954.
3) سوره نساء، آیه 59.
4) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 174.
5) منتهی الامال، ج 1، ص 797.
6) برگرفته از مقاله: «حضرت زینب سلاماللهعلیها؛ الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان»، راحله کاردوانی.