جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

القاب حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

زمان مطالعه: 7 دقیقه

در زبان عربی معمولاً هر فرد علاوه بر اسم و کنیه دارای لقب نیز هست. اسم، معرّف هر فرد و لقب بیانگر خصوصیت، ویژگی و صفتی ممدوح و یا مذموم در فرد است، مثل صادق یا کاذب. در واقع لقب و کنیه، آینه‌ای از ویژگی‌های ظاهری، باطنی و خصوصیات اخلاقی و رفتاری هر فرد است.

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، القاب زیادی دارند که در ذیل به بعضی از آنها به همراه معانی‌شان اشاره می‌شود:

– عقیله

از مشهورترین القاب حضرت زینب سلام‌الله‌علیها می‌توان به «عقیله» اشاره کرد. عرب به زن کریمه عقیله می‌گوید، کسی که در بین قومش بسیار عزیز و از کرامت و ارجمندی ویژه‌ای برخوردار باشد. او عقیله بنی‌هاشم و عقیلة الطالبین و بانوی خردمند بنی‌هاشم است. لذا ابن عباس مفسر قرآن موقع نقل احادیث و روایات می‌گوید:

«حَدَّثَتْنِی‏ عقیلتنا زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِی‏ علیهما‌السلام؛ (1)

بانوی خردمند ما، زینب دختر علی چنین گفت …»

– صدیقه

از دیگر القاب این بانوی بزرگوار می توان به صدیقه اشاره کرد. حضرت زینب سلام‌الله‌علیها چون در تمام حرکات و سکنات خود اقتدا به مادر خود نموده، به صدیقه صغری ملقب است، عرب، فرد بسیار راستگو را صدیق می‌نامد، به همین دلیل حضرت علی را صدیق اکبر، فاطمه زهرا را صدیقه کبری و زینب علیهم‌السلام را صدیقه صغری نامیده‌اند. البته صدیقه، منصبی الهی است که هر کسی دارای آن منصب جلیل نمی‌شود، بلکه معدود افرادی به این منصب رسیده‌اند، از این جمله حضرت یوسف و ابراهیم و حضرت مسیح و مادرش مریم که در تعبیر قرآن کریم آمده است.

«إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا؛ (2)

او بسیار راستگو، و پیامبر (خدا) بود!»

«مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ … وَ أُمُّهُ صِدِّیقَة؛ (3)

مسیح فرزند مریم، …، مادرش، زن بسیار راستگویى بود.»

– عصمت صغری

یکی دیگر از القاب آن بانوی بزرگوار، «عصمت صغری» است، چرا که آن حضرت ملکه پاکدامنی و دوری از گناه است.

– أم‌المصائب

صبر بر مصیبت‏ها، شکیبایى و تحمّل در برابر سختیهاى زندگى و ناملایمات، نشانه قوّت ایمان و توکّل بر خداوند است، چنانکه زینب کبرى در این میدان نیز قهرمانى بى نظیر بوده به همین دلیل أم‌المصائب هم لقب گرفته است.

چرا که این بانو نه تنها از کربلا تا ورود به مدینه بلکه از ابتدای خلقت که پا در دایره این عالم گذاشت تا روزی که از این عالم رحلت نمود و دار فانی را وداع گفت، به مصائب متفاوتی دچار شد، لذا به مظلومه نیز ملقب شد، که در این لقب با جد و پدر و مادر و دو برادر خود، خصوصاً حضرت سیدالشهدا، شریک شده بود.

– امینة الله

از دیگر القاب آن مخدره «امینة الله» است، چرا که حافظ ودایع الهی و مخزن اسرار الهی بود و حضرت سید الشهدا ودایع الهی و ذراری حضرت رسالت را به او سپرد.

– عالمة غیر معلمة

از جمله القاب آن بانوی مکرمه «عالمة غیر معلمة» است و این لقب از طرف حضرت سجاد علیه‌السلام به ایشان اعطا شد، زمانی که با بیانات و عبارات دل‌نشین خود قلوب اهل کوفه را منقلب نمود، حضرت سجاد نیز متوجه شد که عمه‌اش زینب سلام‌الله‌علیها تمام مصائب خود را در نظر مجسم کرده، پس ترسید قالب تهی کند، به همین خاطر فرمود:

«یا عَمَّةِ اسْکُتِی فَفِی الْبَاقِی مِنَ الْمَاضِی اعْتِبَارٌ وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ؛ (4)

عمه جان! آرام باش! از گذشته عبرتی برای آینده است، تو بحمدالله دانشمندی دانش‌نیاموخته و فهمیده‌ای بدون آموزگار هستی.»

– محبوبة المصطفی

از جمله القاب آن محترمه «محبوبة المصطفی» است و این مقام از چند جهت بوده:

اول از این جهت که ایشان از اولاد آن حضرت بوده و محبت اولاد، تکوینی است.

دوم از جهت خدمت به خاندانش، چنانچه ولیة الله بود و هر کس را خدا دوست داشته باشد، به طور قطع پیغمبر نیز دوست دارد.

و سوم به واسطه این که این بانو از مایه ابقای دین مبین اسلام و در حقیقت، نگهدار دین خدا و زحمات دوران رسالت جدش می‌باشد، همچنین نگهداری از ائمه طاهرین، خصوصاً امام العارفین، حضرت سجاد علیه‌السلام.

– زاهده

از دیگر القاب آن حضرت «زاهده» است. از جمله اخلاق حمیده و اوصاف پسندیده هر انسانی«زهد» است و هر کس به هر درجه و مقامی می‌رسد به واسطه‌ زهد از دنیاست، لذا در شریعت مقدس اسلام بسیار بر تحصیل آن تأکید شده است و حقیقت آن را حضرت مولی الموحدین چنین بیان فرموده است:

«الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا ثَلَاثَةُ أَحْرُفٍ زَاءٌ وَ هَاءٌ وَ دَالٌ فَأَمَّا الزَّاءُ فَتَرْکُ الزِّینَةِ وَ أَمَّا الْهَاءُ فَتَرْکُ الْهَوَى وَ أَمَّا الدَّالُ فَتَرْکُ الدُّنْیَا؛ (5)

زهد در دنیا از سه حرف تشکیل شده است زاء و هاء و دال. پس زاء ترک زینت دنیاست، هاء ترک هوای نفس و دال ترک دنیا می‌باشد.»

این بانوی مکرم اسلام نیز ترک جمیع زینت‌ها و اموال دنیا را نمود.

زینب سلام‌الله‌علیها از جمیع علایق دنیوی، از جمله خانه، شوهر، اسباب زندگی، ارحام و جمیع دارایی خود حتی از فرزندان خود هم در راه خدا گذشت و این نهایت زهد است.

«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ (6)

مال و فرزند، زینت زندگى دنیاست.»

– موثقه

«موثقه» یکی دیگر از القاب زینب سلام‌الله‌علیها می باشد، چرا که مورد وثوق حضرت سیدالشهداء و حضرت سجاد علیهماالسلام و همچنین حافظ ودایع الهی و اسرار محمدی بوده است، لذا حضرت سیدالساجدین هر وقت اخبار و احادیثی بیان می‌فرمود و می‌خواست که در اذهان مردم جای گیرد و از او بپذیرند، اسنادش را به عمه‌اش زینب سلام‌الله‌علیها نسبت می‌داد و از آن مخدره نقل قول می‌فرمود.

– کعبة الرزایا

«کعبة الرزایا» هم از القاب آن بانوی محترم است. تشبیه آن حضرت به کعبه، برای این است که مسلمین از اطراف و جوانب برای زیارت او حاضر می‌شدند.

– الفصیحة و البلیغة

یکی دیگر از مهمترین القاب آن حضرت «الفصیحة و البلیغة» است. از جمله کمالات نفسانیه و فضایل صوریه، فصاحت زبان و بلاغت بیان است؛ او که پدرش علی علیه‌السلام در عرصه سخنورى چنان گوى سبقت و توسن بلاغت را در میدان فصاحت راند‏ که دوست و دشمن بر بی رقیبی وی اذعان دارند.

و در توصیف کلامش چنین گفته‌اند:

«کَلَامُهُ دُونَ کَلَامِ الْخَالِقِ وَ فَوْقَ کَلَامِ الْمَخْلُوقِ‏؛ (7)

کسی که سخنش برتر از کلام بنده و پایین تر از کلام خالق است.»

پدری که مؤسس و مبین این کمال، و زبان ناطق قرآن است، او که هر کس خطبه‌هایش را شنیده و یا خوانده باشد، این مورد را تأیید می کند تا جایی که خود حضرت نیز فرمود:

«إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ؛ (8)

ما امیران سخن هستیم.»

و هیچ کس منکر این ویژگی علی علیه‌السلام نبوده و این کمال از آن حضرت به عقیلة القریش زینب سلام‌الله‌علیها نیز به ارث رسیده، چنان چه هر کس خطبه ها و اشعار آن بانو را نیز دیده و یا شنیده اذعان می کند که:

«کَأَنَّهَا تُفْرِغُ عَنْ لِسَانِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ؛ (9)

گویى سخنانش از زبان حضرت على علیه‌السلام فرو مى‏بارید.»

و یا به قول شاعر:

تکلم کردنش را هر که دیدی، فاش می‌گفتی

لسان حیدری گویا که در طی لسان دارد

– الشجاعة

از دیگر القاب آن معظمه «الشجاعة» است. آن حضرت، ملکه شجاعت است، صفتی که مخصوص انبیاست و مراد از آن، قوت قلب است. علی علیه‌السلام شجاع‌‌ترین مرد عرب بود و شجاعت حیدری به دختر والا اخترش نیز به ارث رسید، که در چند مورد کاملاً متجلی است.

اول: عصر عاشورا؛ وقتی که لشکر برای غارت حرم حمله و قصد جان حضرت سجاد علیه‌السلام را نمود، آن مخدره چنان شجاعت به خرج داد تا حضرت نجات یافت.

دوم: در مجلس ابن زیاد، پس از سخنان حضرت سجاد علیه‌السلام با ابن زیاد، که قصد کشتن آن حضرت داشت و زینب سلام‌الله‌علیها دست به گردن برادرزاده انداخت، و اجازه نداد، سپس در این حال فرمود:

«تا من زنده ام نخواهم گذاشت او را بکشید.»(10)

سوم: در شام؛ باز اراده قتل حضرت سجاد علیه‌السلام نمودند و زینب سلام‌الله‌علیها او را با شجاعت نجات داد.

البته شجاعت زینب سلام‌الله‌علیها به شجاعت مادرش، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز بی شباهت نبوده، آنجا که قصد کردند علی علیه‌السلام را به بیعت مجبور کنند و حضرت را بی‌عبا و عمامه برای بیعت، از خانه بیرون کشیدند، حضرت زهرا دست انداخته کمربند علی را گرفت و فرمود:

«نخواهم گذاشت او را به این حال ببرید.»

– باکیة

از جمله القاب آن مکرمه «باکیة» می باشد. از شریف‌ترین عبادات، گریه کردن از خوف خدا و گریه در مصائب اهل بیت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله است. چنانچه برای هر یک از این دو، ثواب زیادی ذکر شده است.

اما گریه نمودن از خوف خدا؛ در اجرش همین بس است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

«کُلُ‏ عَیْنٍ‏ بَاکِیَةٌ یَوْمَ‏ الْقِیَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَعْیُنٍ عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ… ؛ (11)

تمام چشمها در قیامت گریانند، مگر سه چشم، چشمی که از خوف خدا گریسته باشد و …»

و اما گریه نمودن در مصائب اهل بیت علیهم‌السلام؛ حضرت رضا علیه‌السلام به یکی از اصحاب خود فرمودند: «اگر می خواهی به خاطر چیزی گریه کنی، برای سیدالشهدا علیه‌السلام گریه کن و در ادامه سخنان خود فرمودند:«اگر برای امام حسین علیه‌السلام گریه کنی تا اشک‌هایت بر گونه‌هایت بریزد خداوند متعال همه گناهان صغیره و کبیره تورا کم باشد یا زیاد می بخشد.»(12)

با استناد به کتب روایی می‌توان برای حضرت زینب سلام‌الله‌علیها حدود پنجاه لقب را یافت که در ذیل به صورت فهرست‌وار آمده است:

1- عالمه غیر معلمه: دانای بدون معلم

2- فَهِمَة غیر مفهمه: فهمیده‌ای بدون تفهیم کننده

3- کعبة الرزایا: کعبه مصائب بزرگ

4- نائبة الزهراء: جانشین فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها

5- نائبة الحسین: جانشین امام حسین علیه‌السلام

6- ملیکة النساء: زن قدرتمند در میان زنان

7- عقیلة النساء: بانوی خردمند در دنیای زنان

8- عدیلة الخامس من اهل الکساء: هم طراز پنجم اهل کساء (حسین علیه‌السلام)

9- شریکة الشهداء: شریک و مشارک شهیدان

10- کفیلة السجاد: کفیل و سرپرست امام سجاد علیه‌السلام

11- ناموس رواق العظمه: ناموس آستان کبریا و عظمت

12- سیدة العقائل: بانوی بانوان

13- سِرّ ابیها: راز وجود هستی و پدر

14- سلالة الولایه: چکیده و عصاره مقام ولایت

15- ولیدة الفصاحة: زاده بلاغت و فصاحت

16- شقیقة الحَسن: خواهر عزیز حسن علیه‌السلام

17- عقیلة خدر رسالة: بانوی حریم رسالت

18- رضیعة الولایة: پرورش یافته دامان ولایت

19- البلیغة: زنی دارای بلاغت در سخن

20- الفصیحة: زنی فصیحة و با فصاحت

21- الکامله: زنی کامله و دارای کمال

22- عابدة آل علی: عابده خاندان علی علیه‌السلام

23- الصدیقة الصغری: صدیقه صغری

24- الموثقه: زنی که مورد وثوق و اعتماد است.

25- عقیلة الطالبین: بانوی خردمند خاندان ابوطالب

26- الفاضله: زنی با فضل و دارای فضیلت

27- عقیلة الوحی: عقیله خاندان وحی

28- شمة قلادة الجلاله: دُر درخشان شوکت و جلال

29- نجمة سماء النباله: ستاره آسمان نجابت و شرف

30- المعصومة الصغری: عصمت صغری

31- قرنیة النوائب: همدم دردها و مصیبت‌ها

32- محبوبة المصطفی: مورد محبت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله

33- قرة عین المرتضی: نور چشم علی مرتضی علیه‌السلام

34- صابرة محتسبه: بردبارِ هشیار

35- عقیلة النبوه: بانوی سرای نبوت

36- ربة حذر القدس: نگاهبان حریم قدس

37- قبلة البرایا: قبله ابرار و نیکان

38- رضیعة الوحی: شیرنوش وحی

39- باب حطة الخطایا: آستانه پناه گناهکاران

40- حفرة علی و فاطمه: پاره وجود علی و فاطمه ‌علیهماالسلام

41- ربیبة الفضل: پرورش‌یافته خاندان فضیلت

42- بطلة کربلا: قهرمان کربلا

43- عظیمة لواها: پرچم‌دار بزرگ

44- عقیلة القریش: عقیله قریش

45- الباکیه: زن گریان و اشک‌ریز

46- سَلیلة الزهرا: چکیده و عصاره فاطمة زهرا سلام‌الله‌علیها

47- امینة الله: امین خداوند

48- آیة مِن آیات الله: آیتی از آیات خداوند

49- مظلومه وحیده: مظلومه تنها

50- عارفه: زنی عارف و شناساگر(13)


1) عوالم العلوم و المعارف، ج‏11، ص951.

2) سوره مریم، آیه 41.

3) سوره مائده، آیه 75.

4) الاحتجاج، طبرسی، ج‏2، ص 305.

5) جامع الأخبار، شعیری، ص 109.

6) سوره کهف، آیه 46.

7) شرح أصول کافی، ملاصدرا، ج2، ص 519.

8) نهج البلاغة، صبحی صالح، ص 354.

9) عوالم العلوم و المعارف، ج‏11، ص 949.

10) بحارالأنوار، ج 45، ص 117.

11) کشف الغمة فی معرفة الأئمة، اربلی، ج‏2، ص 99.

12) الأمالی،شیخ صدوق، ص 130.

13) عوالم العلوم و المعارف، ج‏11، ص 948.