جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

الزیارة الزینبیه

زمان مطالعه: 7 دقیقه

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشاینده مهربان

السَّلامُ عَلَیکِ یا بِنْتَ بضْعَةِ خاتَمِ النَّبِیینَ وَ سَیدِ المُرْسَلینَ.

سلام بر تو ای دخت پاره تن خاتم پیغمبران و آقای رسولان.

السَّلامُ عَلَیکِ یا سُلالَةَ مَنْ لا تُحْصى فَضائِلُهُ وَ لا تُسْتَقْصى مَناقِبهُ.

سلام بر تو ای دخت آن‌که فضائلش بی‌شمار و کراماتش بی‌نهایت است.

السَّلامُ عَلَیْکِ یا نَبْعَةَ المَبْعُوثِ بِالرِّسالَةِ وَ مُنْقِذِ العِبادِ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ،

سلام بر تو ای جوشیده از چشمه‌سار رسالت و رهاننده بندگان خدا از جهالت و حیرت گمراهی؛

وَ العَظِیمِ المُظَلَّلِ بِالغَمامِ وَ النُّورِ المُهْتَدى بِهِ فی‌ اللَّیالی‌ وَ الأَیامِ حَبِیبِ إِلهِ العالَمِینَ سَیّدِنا أَبِی‌ القاسِمْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ برَکاتُهُ.

و آن بزرگواری که ابر بر سر او سایه افکند و چراغ هدایتی که شب و روز درخشان و محبوب خداوند عالمیان است؛ یعنی سرور ما حضرت ابوالقاسم محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله بن عبدالله که رحمت و برکات خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلَیکِ یا ابْنَةَ سَیدِ الأَوْصِیاءِ وَ رُکْنِ الأَوْلِیاءِ وَ عِمادِ الأَصْفِیاءِ أَمیرِ المُؤْمِنینَ وَ یعْسُوبِ المُتَّقینَ وَ قُدْوَةِ الصِّدِّیقِینَ وَ إِمامِ الصَّالِحِینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ برَکاتُهُ.

سلام بر تو ای دخت سیّد اوصیاء و تکیه‌گاه اولیاء و پشت و پناه اصفیاء امیرالمؤمنین جداکننده پرهیزکاران (از عاصیان) و پیش‌تاز صدّیقین امام صالحین که درود و رحمت خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلَیْکِ یا ابْنَةَ أَفْضَلِ الأَوْلِیاءِ وَ أَوَّلِ السَّابِقِینَ لِدِینِ اللهِ وَ أَوْفاهُمْ لِرَسُولِ اللهِ.

سلام بر تو ای دخت برترین اولیاء و اوّلین پیش‌تاز دین خدا و باوفاترین یار رسول‌الله.

السَّلامُ عَلَیکِ یا ابنَةَ صَاحِبِ بیعَةِ یوْمِ الغَدِیرِ وَ المُشْتَقِّ اسْمُهُ مِنْ اِسْمِ العَلی‌ِّ القَدِیرِ قآئِدِ البَرَرَةِ وَ قاتِلِ الکَفَرَةِ وَ قامِعِ الفَجَرَةِ وَ المَنْدُوبِ فی‌ الشَّدآئِدِ وَ المَشْهُودِ بِحَقِّهِ فی‌ مُخْتَلَفِ المَشاهِدِ وَ مَنْ أَخْلَصَ للهِ تَعالى بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ وَ نَصَرَ الحَقَّ بِسَیفِهِ وَ سِنانِهِ.

سلام بر تو ای دخت صاحب پیمان روز غدیر و آن‌که نامش از نام خدای علیّ قدیر گرفته شده، هادی نیکان و کشنده کافران و سرکوب کننده بدکاران و فریادرس (بیچارگان) در سختی‌ها و آن‌کس که حقّانیّتش در مواقع و مکان‌های مختلف تأیید شده و برای خدای تعالی به دل و زبان اخلاص ورزید و با شمشیر و نیزه یاری حق نمود.

السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَلِیلَةَ السَّیّدِ الأَکْبَرِ وَ الشّافِعِ بِیَوْمِ المَحْشَرِ وَ السَّاقی‌ مُحِبِّیهِ مِنْ نَهْرِ الکَوْثَرِ.

سلام بر تو ای دخت آن سرور بزرگواری که شافع روز محشر و سیراب کننده دوستان خود از حوض کوثر است.

السَّلامُ عَلَیکِ یا بِنْتَ حَیدَرٍ الکَرَّارِ وَ خَلِیفَةِ المُخْتارِ وَ قَسِیمِ الجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ صاحِبِ الحَوْضِ وَ حامِلِ اللِّوآءِ فی‌ یوْمِ الجَزآءِ إِمامِ المُتَّقِینَ أَمیرِ المُؤْمِنِینَ علی‌ِّ بنِ أَبی‌ طالِبٍ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ برَکاتُهُ.

سلام بر تو ای دخت حیدر کرّار و جانشین (احمد) مختار و تقسیم‌کننده جنّت و نار و صاحب حوض کوثر و پرچمدار روز محشر؛ امام متقیان و امیر مؤمنان حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السلام که رحمت و برکات خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلَیْکِ یا مُهْجَةَ قَلْبِ البَتُولِ وَ قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا حَبِیبَةَ خَیْرِ خَلْقِ اللهِ وَ رَبِیبَةَ بَیتِ وَحْیِ اللهِ وَ شَقِیقَةَ السِّبطَینِ اَلحَسَنِ وَ الحُسَیْنِ وَ عَمَّةِ الأَئِمَّةِ المَیامینَ مِنْ آلِ طه‌ وَ یاسِینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ برَکاتُهُ.

سلام بر تو ای مسرّت‌بخش قلب زهرای بتول و نور چشم حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله ای محبوبه بهترین خلق خدا و پرورش یافته خاندان وحی و خواهر دو سبط پیامبر؛ امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام، و عمّه امامان خوش‌یمن و سعادت‌آور از خاندان طاها و یاسین (پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله) که درود و برکات خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلىَ ابْنَةِ مَکَّةَ وَ مِنى وَ زَمْزَمَ وَ الصَّفا.

سلام بر دخت مکّه و منا و زمزم و صفا.

سَلامٌ عَلى مَنْ جَدُّها مُحَمَّدٌ المُصْطَفى وَ أَبوها عَلی‌ٌّ المُرْتَضى وَ أُمُّها فاطِمَةُ الزَّهْرآءِ سَیَّدَةُ النِّسآءِ.

سلام بر آن [بانویی] که جدّش محمّد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله و پدرش علی مرتضی علیه‌السلام و مادرش سیده نساء فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است.

السَّلامُ عَلىَ ابنَةِ الدَّلائِلِ الواضِحاتِ وَ الآیاتِ البَیِّناتِ وَ المُعْجِزاتِ الباهِراتِ وَ البَراهِینِ الظّاهِراتِ.

سلام بر زاده دلائل روشن و آیات بیّنات و معجزات آشکار و برهان‌های آشکار.

السَّلامُ عَلىَ المَوْلُودَةِ فی‌ مَعْقِلِ العِصْمَةِ وَ التُّقى وَ مَهْبطِ الوَحْی‌ وَ الهُدىَ وَ المَوْرُوثَةِ عَظیمَ الفَضْلِ وَ النَّدى.

سلام بر آن [بانویی] که در کانون عصمت و تقوی و جایگاه نزول وحی و هدایت ولادت یافته و کرم و فضیلت و شرافت بزرگ میراث اوست.

سَلامٌ عَلىَ المَرْأَةِ الصَّالِحَةِ وَ المُجاهِدَةِ النَّاصِحَةِ وَ الحُرَّةِ الأَبِیةِ وَ اللَّبْوَةِ الطّالِبِیّةِ وَ المُعْجِزَةِ المُحَمَّدِیّةِ وَ الذَّخِیرَةِ الحَیدَریّةِ وَ الوَدِیعَةِ الفاطِمِیّةِ.

سلام بر بانوی نیک‌رفتار و مجاهده خیرخواه و آزاده ثابت‌قدم و شیرزن خاندان ابی‌طالب و معجزه محمّدی صلی‌الله‌علیه‌وآله و ذخیره حیدری و سپرده فاطمی.

السَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَتِ اللهَ تَعالى فی‌ السِّرِّ وَ العَلَنِ وَ تَحَدَّتْ بِمَواقِفِها أَهْلَ النِّفاقِ وَ الفِتَنِ.

سلام بر آن [بانویی] که خدا را در پیدا و پنهان اطاعت نمود و با موضع‌گیری‌های خود اهل نفاق و فتنه را رسوا کرد.

السَّلامُ عَلى مَنْ أَرْهَبتِ الطُّغاةَ فی‌ِ صَلابتِها وَ أَدْهَشَتِ العُقولَ بِرَباطَةِ جَأْشِها وَ مَثَّلَتْ أَباها عَلِیّاً بِشَجاعَتِها وَ أَشْبهَتْ أُمَّهَا الزَّهْرآءَ فی‌ عَظَمَتِها وَ بلاغَتِها.

سلام بر آن [بانویی] که با سرسختی خود سرکشان را به لرزه درآورد و با متانت خود عقل‌ها را پریشان و متحیّر ساخت و با شجاعت خود شیرمردی پدرش علی علیه‌السلام را مجسّم نمود و با عظمت و بلاغت خود شباهتش به مادرش زهرا سلام‌الله‌علیها را نمودار کرد.

السَّلامُ عَلىَ المَنْسُوبةِ لأُسْرَةِ النُّبوَّةِ وَ الإمامَةِ وَ المَوْهُوبةِ وِسامَ الشَّرَفِ وَ المَجْدِ وَ الکَرامَةِ.

سلام بر آن [بانویی] که هم وابسته به خاندان نبوّت و امامت است و هم نشانه شرف و مجد و بزرگواری به او ارزانی شده.

السَّلامُ عَلى مَنْ رَضَعَتْ بِلُبانِ الإیمانِ وَ تَرَبتْ بِتِلاوَةِ القُرآنِ فَشاعَ فَخْرُها بِکُلِّ زَمانٍ وَ مَکانٍ وَ یتَمَجَّدُ بِاسْمِها لِسانُ کُلِّ إِنْسانٍ.

سلام بر آن [بانویی] که از پستان ایمان شیر نوشید و با تلاوت قرآن پرورش یافت، آنگاه آوازه عظمت او زبانزد جهانیان شد و زبان گویندگان به مدح و ثنای او روان گردید.

السَّلامُ عَلى مَنْ حَباهَا الجَلیلُ جَلَّ اسْمُهُ بِالْصِّفاتِ الحَمیدَةِ وَ زادَها قُوَّةً وَ ثَباتَاً عَلىَ الدِّینِ وَ العَقیدَةِ،

سلام بر آن [بانویی] که [خداوند] جلیل- جلّ اسمه- صفات پسندیده را به او عطا کرد و پایداری در راه دین و عقیده‌اش را فزونی داد،

وَ شَدَّ اللهُ عَزْمَها فی‌ مَواطِنِ الِمحَنِ الشَّدِیدَةِ،

و پایمردی او را در هنگام گرفتاری‌ها سخت شد‌ت بخشید،

وَ أَلْهَمَها جَمِیلَ الصَّبرِ وَ أَکْرَمَها جَزِیلَ الأَجْرِ.

و زیبایی صبر و استقامت او را به او الهام کرد و پاداش نیک برای او مقرّر فرمود.

سَلامٌ عَلى مَنْ أَحْیتْ لَیالِیها بِالتَّهَجُّدِ وَ العِبادَةِ فَنالَتْ مِنَ اللهِ أَعْلى دَرَجاتِ السَّعادَةِ.

سلام بر آن [بانویی] که که شب‌های خود را به تهجّد و عبادت زنده داشت و از جانب خداوند منّان به عالی‌ترین مراحل سعادت خدایی نائل شد.

سلامٌ عَلى مَنْ أَوْلاها الإمامُ زَینُ العابِدِینَ عَلَیهِ السَّلامُ بِشَهادَتِهِ إِذْ قالَ مُخاطِبَاً لِعَمَّتِه: «أَنْتِ عالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ وَ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ.»

سلام بر آن [بانویی] که امام زین العابدین علیه‌السلام او را ستود با شهادتی که درباره‌اش فرمود. او را گرامی داشت آنجا که در خطاب به عمّه خود فرمود: «تو دانشمند بدون استادی و عالم بدون آموزش.»

سَلامٌ عَلىَ الأُخْتِ الَّتی‌ واسَتْ أَخاها فی‌ مُهِمَّتِهِ وَ شارَکَتْهُ فی‌ نَهْضَتِهِ وَ تَباهَتْ بالإسْلامِ وَ عِزَّتِهِ.

سلام بر آن خواهری که برادر خود را در پیش‌برد هدفش یاری کرد و در نهضت حسینی شرکت نمود و به اسلام و عزّت آن مباهات جست.

سَلامٌ عَلى مَنْ ناصَرَتِ الحُسَیْنَ فی‌ جِهادِهِ وَ لَمْ تَضْعُفْ عَزیمَتُها بعْدَ اسْتِشْهادِهِ.

سلام بر آن [بانویی] که حسین بن علی علیه‌السلام را در مجاهداتش یاری نمود و عزم و اراده او پس از شهادت برادرش سست نگشت.

سَلامٌ عَلىَ قَلْبِ زَینَبِ الصَّبُورِ وَ لِسانِها الشَّکُورِ.

سلام بر قلب زینب شکیبا و زبان سپاس‌گزارش.

سَلامٌ عَلى مَنْ تَظافَرَتْ عَلَیْها المَصائِبُ وَ الکُرُوبُ وَ ذاقَتْ مِنَ النَّوائِبِ ما تَذُوبُ مِنْها القُلُوبُ.

سلام بر آن [بانویی] که مصائب و ناراحتی‌ها بر او هجوم برد و طعم غم و اندوهی را چشید که دل‌ها را آب می‌کرد.

سَلامٌ عَلى مَنْ تَجَرَّعَتْ غُصَصَ الآلامِ وَ المَآسِی‌ وَ ما لا تَقوى عَلىَ احْتِمالِها الجِبالُ الرَّوَاسی‌ فَأَصْبَحَتْ لِلْبلایا قِبلَتَها وَ لِلرَّزایا کَعْبتَها.

سلام بر آن [بانویی] که نه تنها غصّه‌های دردناک و حزن‌آور را جرعه‌جرعه کرد و فرو برد که کوه‌های بلند بر تحمّل آن تاب نمی‌آوردند و بدینسان قبله بلاها و کعبه مصیبت‌ها گشت.

سَلامٌ عَلى مَنْ شاطَرَتْ أُمَّها الزَّهْراءَ فی‌ ضُرُوبِ الِمحَنِ وَ الأَرْزآءِ وَ دارَتْ عَلَیها رَحىَ الکَوارِثِ وَ البَلاءِ یَومَ کَرْبلاءَ.

سلام بر آن [بانویی] که خود را با مادرش زهرا سلام‌الله‌علیها در گرفتاری‌ها هم‌گام و شریک بود و آسیاب غم‌ها و بلاها در زمین کربلا بر گِرد او می‌گشت.

سَلامٌ عَلى مَنْ عَجِبتْ مِنْ صَبْرِها مَلائِکَةُ السَّماءِ.

سلام بر آن [بانویی] که از صبر او ملائکه آسمان به شگفت آمدند.

سَلامٌ عَلى مَنْ فُجِعَتْ بِجَدِّها وَ أَبِیها وَ أُمِّها وَ بنِیها وَ الخِیَرَةِ مِنْ أَهْلِها وَ ذَویِها.

سلام بر آن [بانویی] که مصیبت فقدان جدّ و پدر و مادر و فرزندان و خویشاوندان نیکویش بر او وارد شد.

أَبکی‌ عَلى زَینَبَ الکُبْرىَ وَ کُرْبتِها.

می‌گریم بر حال زینب کبری و غصه‌هایش.

أَبکی‌ عَلى زَینَبَ الثَّکْلى وَ غُرْبتِها.

می‌گریم بر حال زینب داغ‌دیده و غربت‌هایش.

أَبکی‌ عَلى زَینَبٍ حُزْنَاً لِمحْنَتِها.

می‌گریم بر حال زینب حزین و محنت‌هایش.

أَبْکی‌ عَلىَ هَضْمِها مِنْ بَعْدِ عِزَّتِها.

می‌گریم بر خواری زینب پس از عزّتش.

أَبکی‌ عَلىَ المَظْلُومَةِ الغَرِیبةِ.

می‌گریم بر بانوی ستم‌دیده آواره.

أَبکی‌ عَلىَ المَحْزُوَنَةِ الکَئِیبَةِ.

می‌گریم بر بانوی غم‌دیده افسرده.

أَبْکی‌ عَلىَ مَنْ داهَمَتْها الدُّنْیا بِالمَشاهِدِ الرَّهِیبَةِ،

می‌گریم بر بانویی که روزگار او را با منظره‌های وحشت‌انگیزی غمگین کرد،

وَ لَمْ تَشْبهْ مُصِیبتَها مُصِیبَةٌ.

در حالی که مصیبت او با دیگر مصیبت‌ها شباهتی نداشت.

أَبکی‌ عَلى مَنْ عاینَتْ أَشْلاءَ الضَّحایا مُجَزَّرِینَ عَلى صَعِیدِ المَنایا،

می‌گریم به حال بانویی که بدن‌های پاره‌پاره مقتولین را بر روی زمین افتاده دید،

وَ رَأَتْ مَصارِعَ الشُّهَدآءِ مِنْ عَشِیرَتِها وَ إِخْوَتِها وَ بَنی‌ عُمُومَتِها قَدْ فَرَّقَ السَّیْفُ بیْنَ الرُّؤُسِ مِنْهُمِ وَ الأَبْدانِ،

و قتل‌گاه خویشاوندان و برادران و عموزادگان شهید خود را مشاهده فرمود که شمشیر میان سر و تن آنها جدایی انداخته،

وَ حَرارَةُ الشَّمْسِ قَدْ غَیَّرَتْ مِنْهُمُ الأَلْوانَ،

و حرارت آفتاب رنگ آنها را دگرگون ساخته بود،

وَ بینَهُمْ رَیْحانَةُ المُصْطَفى سَیّدُ شَبابِ أَهْلِ الجَنَّةِ صَرِیعَاً عَلىَ الرَّمْضآءِ.

و در میان آنها پیکر پاک گل گلزار مصطفی سید جوانان اهل بهشت بر روی خاک‌های گرم (کربلا) افتاده بود.

فَأَجْهَشَتْ بِالبُکاءِ وَ نادَتْ بِهذَا الدُّعاءِ: إِلهی‌ تَقَبلْ مِنّا هَذا القُرْبانَ.

به ناگاه فریادش به گریه بلند شد و به عنوان دعا عرض کرد: خدایا این قربانی را از آل محمّد علیهم‌السلام قبول فرما.

ثُمَّ انْثَنَتْ شاکِیةً وَجْدَها إِلى جَدِّها وَ هِی‌َ تَقُولُ:

سپس رو به جانب مدینه کرد در حالی که از ناراحتی خود به محضر جدّش شکایت می‌کرد عرضه داشت:

یا مُحَمَّداهُ هذا حُسَیْنٌ بِالعَراءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُقَطَّعُ الأَعْضآءِ وَ بَناتُکَ سَبایا وَ ذُرِّیتُکَ مُقَتَّلَةٌ.

ای محمّد! این حسین است که عریان به خاک افتاده و در خون خود غلطیده و اعضای او قطعه‌قطعه گشته و دخترانت اسیر و خانواده ات کشته [شده‌اند].

أَبکی‌ عَلى مَنْ أَبْکَتْ کُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِیقٍ حَتّى جَرَتْ دُمُوعُ الخَیْلِ عَلى حَوافِرِها.

می‌گریم به حال آن (بانویی) که هر دشمن و دوستی بر او گریست تا آنجا که حتی اشک‌های اسبان بر روی سُم‌های‌شان جاری شد.

أَبکی‌ عَلى مَنْ أَبعَدَها الزَّمانُ عَنِ الأَهْلِ وَ الأَوْطانِ وَ طافَ بِها الأَعْدآءُ سَبِیّةً فی‌ البلْدانِ وَ سَرَواْ بِها أَسِیرَةً مِنَ الکُوفَةِ إِلى الشَّامِ بِجَمْعٍ مِنَ الأَرامِلِ وَ الأَیتامِ.

می‌گریم به حال آن (بانویی) که روزگار او را از اهل و وطن آوارده ساخت و دشمنان او را به شهرها گرداندند و در میان جمعی از زنان داغ‌دار و یتیمان بی‌سرپرست از کوفه به شام به اسارت روانه کردند.

السَّلامُ عَلى عَزِیزَةِ الصِّدِّیقَةِ الزَّهْراءِ وَ ابنَةِ خَدِیجَةِ الکُبْرىَ.

سلام بر نازدانه صدّیقه زهراء و دخت خدیجه کبری.

السَّلامُ عَلى مَنْ أَصْبَحَ حَرَمُها مَوْئِلَ آمالِ الآمِلِینَ،

سلام بر آن (بانویی) که حَرمَش پناه‌گاه آرزوی آرزومندان است،

وَ مُلْتَقى وُفُودِ الزّائِرِینَ،

و جایگاه اجتماع عموم زیارت‌کنندگان است،

وَ یتَمَسَّکُ بِضَرِیحِها جَمیعُ المُحِبینَ وَ المُحْتاجِینَ،

و همه دوستان و نیازمندان بر ضریحش تمسّک می‌جویند،

وَ یؤُمُّ قَبْرَها الخَلائِقُ فی‌ کُلِّ حِینٍ.

و مردمان در هر زمان قصد زیارت مرقد مطهّرش را می‌نمایند،

السَلامٌ عَلى سَیّدَتِنا وَ مَوْلاتِنا زَینَبٍ بِنْتِ أَمیر ِالمُؤمِنِینَ عَلی‌ِّ بْنِ أَبی‌ طالِبٍ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ برَکاتُهُ.

سلام بر سرور ما و بانوی ما زینب؛ دخت امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام که رحمت و برکات خدا بر او باد. (1)


1) چهره درخشان عقیله بنی‌هاشم؛ زینب کبری سلام‌الله‌علیها، ربانی خلخالی، ص 331 – 342.