»حلب» دوّمین شهر پر جمیعت سوریه پس از دمشق است که در شمال این کشور و به فاصله ی 280 کیلومترى دمشق قرار دارد.
حَلَبْ در لغت به معناى شیر دوشیده و مترادف با حلیب است. وجه تسمیه ی آن نیز این است که چون ابراهیم علیهالسلام در روزهاى جمعه از گوسفندانش شیر دوشیده، به فقرا صدقه مىداد، آنان مىگفتند «حلب، حلب» و لذا رفته رفته، این نام بر شهر اطلاقشد.(1)
بعضى گویند حلب و حمص و برذعه برادرانى از عمالیق بودهاند که هر یک از آنان شهرى ساخته و به نام خویش خواندهاند. حلب جزو اقلیم چهارم بوده و آن را از مشهورترین منطقه ی شام، که از سى قرن قبل از میلاد داراى تمدن بوده دانستهاند.
در ذکر بانى و پایهگذار حلب اختلاف است ولى بیشتر مورخان آن را به فرزندان عمالیق نسبت دادهاند. بعضى نخستین ساکنان آن را فرزندان حام بن نوح دانستهاند.(2) این شهر شاهد سکونت اقوام حیثون، آشورىها، مصرىها، یونانىها و رومىها بوده است.(3)
لذا هر یک از این اقوام آن را به نامى مىخواندهاند، حیثون آن را «حلبا و حلباس«،
آشوریان «حلوان«، یونانیان «باروا» و مصریان آن را «حلب» خواندهاند.
در قرون اسلامى این شهر به «حلب الشهبا» معروف بوده و اکنون نیز گاهى این نام در تحقیقات جدید به کار مىرود.(4) حلب در سال هفدهم هجرى توسط اباعبیدة بن جراح و به فرماندهى عیاض بن غنم فهرى به صلح فتح شد. شهر، در آن زمان هفت دروازه داشت و پیرامون آن دیوارى محکم کشیده شده بود.(5) پس از فتح این شهر به وسیله مسلمانان، مسیحیان به حفظ کلیساها و انجام آداب و رسوم خود مجاز شدند ولى بعضى از کنائس آنان با صلح، به مسجد تبدیل شد.
حلب در قرون چهارم و پنجم – که در دست بنى مرداس از حمدانیان – قرار گرفت، رونق بسزایى یافت. سیفالدوله حمدانى آن جا را پایتخت خویش قرار داد، به عمران و آبادانى آن همت گماشت. در این دوران شهر حلب، همواره مورد طمع رومیان بود قلعه ی بسیار مستحکم آن که به عنوان مقر فرماندهى سیفالدوله، موقعیت خاص نظامى واستراتژیک به حلب بخشیده بود و مانع عمدهاى براى دستیابى رومیان به شهر محسوب مىشد.
در دوران ایوبىها، حلب یکى از پایگاههاى مهم نظامى مسلمانان علیه صلیبىها بود و حتى یک بار نیز از سوى آنان تسخیر گشت. در دوره ی مغول به تصرف آنان در آمد و بیشتر آن ویران و باقیمانده آن در دوران تیمور دستخوش تخریب و ویرانى شد.(6)
در دوران عثمانى این شهر دوباره رونق گرفته و یکى از مراکز نظامى و مهم آنان شد. با پایان یافتن جنگ جهانى اول و تقسیم سرزمینهاى تحت سلطه عثمانى، این شهرهمانند سایر شهرهاى سوریه، مستعمره فرانسه گردید. اکنون شهر حلب با آثار فراوان تاریخى خود یکى از مراکز توریستى و بسیار جذاب براى جهانگردان است. شایان گفتن است که حلب در گذشته یکى از مراکز شیعه بوده است. نفوذ تشیع در آن را باید به دوران
ابوذر غفارى و حضور وى در شام یا هجرت آل ابى شعبه از عراق به آن سرزمین بازگردانید. در دوره ی بنى حمدان و بنى مرداس تا حدودى فاطمىها شیعه را در این شهر گسترش دادند. متاسفانه در طول تاریخ، جمعیت شیعه این شهر به خاطر قتل و عام آنان توسط حکومتهاى متعصب و نیز مهاجرت علماى شیعه منطقه به عراق و سایر نقاط از بین رفته(7) و اکنون نیز بیشتر مردم آن سنى بوده و شیعه چندانى ندارد. حلب، مرکز استان حلب است که جمعیت آن بر اساس سرشمارى 2002 میلادى برابر با 1381 ش، چهار میلیون نفر است.
1) یاقوت حموی، همان کتاب ج2 ص282؛ ابن شحنه، الدر المنتخب فی تاریخ مملکة الحلب ص 26؛ تیودور بیشوف، تحف الانباء فی تاریخ حلب الشهباء ص 8.
2) تیودور بیشوف، همان کتاب، ص 8.
3) مآخذ پیشین، همان جا؛ ابن بطوطه، الرحله 53؛ ابن عدیم، زبدة الحلب من تاریخ الحلب ص 15 ـ 1.
4) نک: پیشین ص 10 – 7؛ عفیف البهنسی، الشام الحضاره ص 153 ـ 152.
5) نک: ابن عدیم، بغیه الطلب فی التاریخ الحلب، تحقیق سهیل زکار، ص 11 به بعد.
6) محمد راغب الطباخ الحلبی، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء جلد دوم و سوم؛ تیودور بیشوف همان کتاب ص 17 به بعد.
7) شیخ ابراهیم نصرالله، حلب و التشیع، مؤسسه الوفاء، بیروت 1403، ص 150 به بعد.