امام حسین علیهالسلام تصمیم گرفت مکه و خانه خدا را از روی ناچاری ترک کند، چرا که از طرفی میبایست مبارزه خود را علیه حکومت اموی ادامه دهد و از طرف دیگر ماندن در مکه، به خاطر ناامنی و بیم ترور و اینکه مبارزه ناکام بماند، جایز نبود. به همین خاطر امام حسین علیهالسلام و خاندانش از مکه خارج شدند، مدت اقامت اهلبیت، در مکه و کنار حرم الهی، چهار ماه و پنج روز طول کشید.
هجرت زینب سلاماللهعلیها با امام حسین علیهالسلام از مکه به سوی عراق، فصل جدیدی در زندگی زینب سلاماللهعلیها گشود. زینب سلاماللهعلیها مسؤولیت و رسالتهای زیادی را باید انجام میداد، که از عهده غیر او بر نمیآمد، زینبی که پیشاپیش برای پذیرش چنین مسؤولیت بزرگی آماده شده بود.
ابن عباس هنگامی که دید امام حسین علیهالسلام در عزم خویش پای بر جاست، دست به دامان او شد که فدایت شوم، اگر قصد رفتن داری زنان و دختران خویش را همراه خود نبرید، زیرا به خدا قسم میترسم همانطوری که عثمان را در پیش زنان و فرزندانش به قتل رسانیدند، شما را نیز بکشند و زنان و فرزندانت شاهد قتل تو باشند. (1)
در همین زمان از پس پرده فریاد عتابآمیز زنی برخاست،که ابن عباس به یاد صدای فاطمه زهرا سلاماللهعلیها افتاد، که:
زینب سلاماللهعلیها سر از محمل خود بیرون آورد و گفت:
«ای ابن عباس! آیا میخواهی میان من و برادرم حسین علیهالسلام جدایی بیندازی؟ این کار ممکن نخواهد بود و من هرگز حسینم را ترک نخواهم کرد.» (2)
زینب سلاماللهعلیها پیش از این هم به عراق مسافرت کرده بود، روزگاری که سایه پدر بر سرش بود، پدری که برای او بسیار ارزش داشت، اما امروز که بار دیگر راه عراق را در پیش داشت، سالیانی متجاوز از بیست سال میگذشت.
کاروان امام، سرزمین معجزات را وداع گفت و بیابانها را درنوردید تا در شهر اندوه و رنج رحل اقامت افکند. نقش زینب سلاماللهعلیها در کاروان شهادت، همچون دیگر زنان نبود، بلکه او مسؤولیت ایفای نقشی بس مهم در نهضت برادر بزرگوارش را داشت، او مسؤولیت داشت که خط مبارزاتی حسین علیهالسلام در راه حق را امتداد دهد.
البته شگفتآور نیست که زینب سلاماللهعلیها برای دشوارترین مرحله انقلاب علوی برگزیده شود. چرا که او دختر علی و فاطمه زهرا علیهمالسلام بود، همان کسی که مسؤولیت افشای حرکتهای توطئهگرانه بر ضد علی بن ابیطالب علیهالسلام را در سیاهترین دوران بر عهده داشت.
1) منتهی الامال، ج 1، ص 602.
2) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 42.