زمان مطالعه: < 1 دقیقه
آه از دمی که دختر زهرا به روی خاک
افتاده دید آن تن مجروح چاکچاک
در تاب رفت و از شتر افتاد بر زمین
چون نور آفتاب که افتد میان
در بر کشید آن تن و از سینه برکشید
آهی که شعلهاش ز سَمَک رفت تا سِماک(1)
گفت: ای به خون طپیده! نه هنگام خفتن است
برخیز کاهل بیت تو افتاده در هلاک
آه این منم فکار و تویی خفته بر زمین
یا لَیتَ مِتُّ قَبلَکَ وَ الیومَ لا أراک
وصال شیرازی
***
1) نام ستارهای و آن منزل چهاردهم قمر است.