تاریخ از لحظه حرکت سیدالشهداء از مدینه به سمت مکه گزارشهای متفاوتی در اختیار ما گذاشته است، از دلسوزیهای افراد مختلف و تلاش برای منصرف ساختن آن حضرت از حرکت و خروج از مدینه، پیشنهاد پناهنده شدن به شهرها و مناطق امن، گریه و شیون بستگان و خویشان سیدالشهداء به ویژه زنانی که با حضرت پیوند خویشی و خانوادگی داشتند.
زینب سلاماللهعلیها با شناختی که از مقام امامت داشت، میدانست، امام معصوم هیچ کاری را بر اساس سلیقه و میل شخصی انجام نمیدهد و جز عمل به وظیفه و دستور الهی کاری از او سر نمیزند، بر این اساس از حضرت زینب سلاماللهعلیها هیچ سخنی، حتی به عنوان پیشنهاد برای باز داشتن امام علیهالسلام از مأموریت الهی در تاریخ دیده نمیشود. او در این حرکت مطیع محض و تسلیم امام و برادر خویش است، آنچه قطعی است، این است که زینب سلاماللهعلیها از آغاز حرکت امام حسین از مدینه در کنار برادر بوده، حتی این سفر را قبل از ازدواج پیشبینی کرده بود، چون زمانی که خواستگاری عبدالله پذیرفته شد، زینب سلاماللهعلیها شرط کرد هرگاه برادرش حسین علیهالسلام خواست به مسافرتی برود، زینب سلاماللهعلیها هم او را همراهی کند و عبدالله هم مانع نشود. البته این شرط، ملاقات زینب با حسین علیهالسلام را هم شامل میشد هر چند کمتر روزی این اتفاق میافتاد که این دو یکدیگر را ملاقات نکنند. (1)
البته در تاریخ آمده پیامبر هنگام نامگذاری زینب سلاماللهعلیها مصائب عاشورا و همراهی زینب سلاماللهعلیها با برادرش حسین علیهالسلام را یادآور شد، که این خود نشان دهنده رسالت حضرت زینب سلاماللهعلیها نیز هست.
او میدانست که حسین حجت خدا، جانشین پیامبر، در ضمن امام او و همه موجودات است و همراهی با او یعنی همراهی با برترین فضیلتهای انسانی و نیل به سعادت و خوشبختی جاویدان، از این رو خویشتن را برای هر گونه مصیبتی مهیا ساخت و برای هدفی بزرگ دل از خانه و زندگی کند و با دلی مالامال از عشق به خدا و قامتی استوار در راهی گام بر داشت که شکوه و عظمت انسانیت را به همراه داشت. (2)
1) زینب الکبری، جعفر نقدی، ص 41.
2) زیباترین شکیب زندگانی حضرت زینب سلاماللهعلیها، اکبر اسدی و مهدی رضایی، ص 55- 56.